- تاریخ ایجاد در چهارشنبه, 29 مهر 1394 18:53
- نوشته شده توسط امیر قنبری
روز به روز تعداد افرادی که اعتیاد به تراومادول دارند در حال افرایش است که با عوارض جدی آن مواجه می شوند. این دارو دارد جای خودش را در فضای اعتیاد باز می کند. مصرف کنندگان آن می گویند بارها سهی می کنند آن را کنار بگذارند اما موفق نمی شوند. معنایش این است که مثل هروئین یا تریاک و سایر مواد ویژگی های تمام عیار یک اعتیاد کامل را دارد. این دارو در سال 1977 وارد داروهای پزشکی شد.
در آن زمان متوجه شدند که این دارو مسکن است اما مخدر نیست. جالب است که خیلی از داروهای ضد درد جنبه های مخدر دارند. مرفین یا کدئین کاملا مخدر هستند. وقتی ترامادول وار بازار شد تاکید شد که این دارو مخدر نیست. الیت هدر آن زمان می دانستند که خواص مخدر هم دارد اما آنها ثانویه بر خواص غیرمخدر آن هستند. خواص مخدر این دارو از طریق دستکاری کردن گیرنده های سروتونین و نوراپی نفرین اثر می کند. در کنار آن اشاره می کردند یک اثر هم بر گینده های مو که همان گیرنده های افیونی است دارد. بتدریج متوجه شدند آن اثر جانبی که شبیه خواص مورفینی بوده چندان هم فرعی نبوده. کم کم کارخانه های تولید کننده عقب نشینی کرده و گفتند این دارو شبه مخدر یا ترکیبی از مخدر و غیرمخدر است. این ابهام در ابتدا باعث شد که این دارو خیلی راحت نسخه شود. داروهای ضد درد مثل بروفن اعتیاد آور نیستند اما ترامادول به خاطر هم خاصیت های مخدری و هم غیرمخدری می تواند اعتیادآور باشد.
کاربرد اصلی ترامادول برای دردهای مزمن بود. بیماری هایی مثل ساییدگی مفاصل، بیماری های روماتیسمی، افرادی که سردرد یا کمردرد مزمن دارند، یا دردهای عضلانی دارند به ترامادول خیلی خوب جواب می دهند. امروزه گفته می شود کاربرد اصلی ترامادول برای دردهای مزمن است چه آنهایی که ریشه عضوی دارند و چه آنها که ندارند. اما متاسفانه مصرف این دارو به جمعیت مصرف کنندگان مواد مخدر و یا افرادی که از آن سوءاستفاده می کنند سرایت کرده. تصور می شد که ترامادول یک ضد درد متوسط تا قوی است. درد ریشه های مختلفی دارد و مکانیزم های تولید مختلفی دارد. در یک تقسیم بندی کلی الیافی که درد را تولید می کنند به دو دسته دردهای حاد و مزمن تقسیم می شوند. مثلا دردهای حاد ناشی از زخم یا سوزش، دندان درد یا جراحت هستند که افراد احساس ناگهانی یا شدید دارند. در مقابل دسته دیگر دردهای آنهایی هستند که فرد می گوید شش ماه است که کمرم درد می کند. آرام آرام شروع میشوند و طی هفته هم وجود دارند و با حالات روحی هم ارتباط دارند. مثلا کمردرد مزمن با اضطراب یا افسردگی هم ارتباط دارد. این بحث در بین متخصصین هم وجود دارد که اول کدام آنها ایجاد شده اما در کل می توان گفت که روی یکدیگر تاثیرگذار هستند. یعنی هر چقدر درد مزمن بیشتر می شود روحیه فرد هم کسل تر می شود و برعکس. ترامادول به این گونه دردها بهتر جواب می دهد. طیفی که باید ترامادول مصرف کنند افراد میانسال به بالا هستند ولی مشاهده می شود که افراد در سنین پایین تر به مصرف آن روی می آورند. اگر کسی مبتلا به درد مزمن هست خیلی سریع و مناسب به ترامادول جواب می دهند اما وقتی افراد به شکل خودسر و خارج از قصد کنترل درد به آن روی می آورند گرفتار عوارض جدی ترامادول می شوند.
یکی از مواردی که تاکید می شود از ترامادول استفاده نشود برای مقابله با دردهای ناشی از ترک مخدرهاست. مثلا درد ساق پا یکی از همین دردهاست که افراد به همین دلیل از ترامادول استفاده می کنند. اگر فرد اظهار کند علاوه بر درد برای روحیه ام هم از ترامادول استفاده می کنم این یک زنگ خطر است. آنهایی که خودسر، بدون نسخه پزشک و بدون نظارت آن را استفاده می کند در معرض اعتیاد به مواد دیگر قرار می گیرند. افراد اظهار می کنند وقای ترامادول مصرف می کنند دردشان خوب میشود و روحیه آنها نیز بهتر می شود اما وقتی این دارو را کنار می گذارند، دردشان بر میگردد، روحیه شان هم به شدت خراب می شود. برای اینکه افراد گرفتار عوارض ترامادول نشوند باید چند نکته را رعایت کنند؛
1- آنهایی که زمینه اعتیاد دارند یا قبلا داشته اند و یا اگر در حال حاضر مواد دیگری را مصرف می کنند بهتر است اصلا سراغ این دارو نروند.
2- اگر کسی دچار درد مزمن است مثلا روماتیسم دارد حتما باید پزشک متخصص این دارو را برای وی نسخه کند. حتما باید نظارت پزشک در این مورد وجود داشته باشد که اگر مشاهده نمود بیمار خارج از کنتر آن را مصرف می کند می تواند مصرف وی را قطع کند.
3- گاهی اوقات مداخلات فیزیکی مثل فیزیوتراپی، دادن ارتعاش، الکتریسیته یا ماساژ می تواند به عنوان راهکارهای غیردارویی برای مدیریت درد مفید باشند.
4- خیلی از مواقع درد مزمن با افسردگی هم ریشه است. وقتی از فرد میپرسیم از درد شکایت داری یا افسردگی می گوید از هر دو! برای این افراد استفاده از داروهای ضد افسردگی ارجحیت دارد به داروی ترامادول.
5- افراد برای دردهای مزمن خود باید حواس خود را جمع کنند که مصرف آن به لحاظ زمانی و به لحاظ مقدار آن باید محدود باشد. مصرف زمانی آن بیش از دو هفته و مصرف روزانه آن بیش از 100 میلی گرم نباید باشد. چرا که اگر این دارو را به لحاظ زمانی بیش از حد استفاده کنید خود این دارو در نهایت موجب تشدید درد می شود. یعنی پردردی ناشی از مصرف یک ماده افیونی. یعنی مغز به به تدریج نسبت به مصرف این دارو دچار پدیده تحمل می شود و تاثیر آن را از دست می دهد.
یکی دیگر از استفاده های نامناسب از این دارو برای افزایش خلق است. برای اصلاح روحیه یا افسردگی مطلقا نباید از این دارو استفاده نمود. در روانپزشکی داروهای دیگری برای افسردگی هست که بهتر است از آنها استفاده شود زیر نظر پزشک. متاسفانه یک کاربرد دیگر از این دارو برای رفع مشکلات ناتوانی جنسی است که شایع شده. افراد اظهار می کنند بعد از چند هفته استفاده از این دارو مشکل شان دوباره برمی گردد و حتی دردهای جدیدی را نیز در بدن خود مشاهده می کنند یعنی نه تنها مشکل آنها را برطرف نمی کند بلکه سایر قسمت های بدن را دچار درد می کند. این دارو به خاطر استفاده های نابجا بدنام شده و افرادی را که طبق توصیه پزشک برای دردهای مزمن از آن استفاده می کنند نباید سرزنش نمود. ممکن است در طی چند سال آینده اسم این دارو مصادف شود با خود اعتیاد. وقتی مصرف ترامادول جنبه اعتیادی پیدا می کند عوارض اصلی آن شامل؛ تشنج یا غش کردن، ابتلای فرد به وابستگی و ناتوانی در کنار گذاشتن آن، حواس پرتی، حالت گیجی، درد بدن، اسهال، استفراغ، افت روحیه، پردردی، افسردگی، یا حتی در بعضی میل به خودکشی ایجاد می کند. اول باید بررسی شود که چرا نوجوان از این دارو استفاده می کند. این افراد بیماری های نامبرده را ندارند.
پیشنهاد به این خانواده ها این است که این مسئله را جدی بگیرند. اگر نوجوان آنها مشکل جدی دارد باید پیگیری پزشکی بکنند و اگر نه باید برخورد مناسب اما جدی با آن بکنند. هشدار جدی تری که در این رابطه وجود دارد استفاده از ترامادول به شکل تزریقی آن است. ممکن است افراد طی چند هفته زیر نظر پزشک خود در بیمارستان به آنها تزریق شود اما مصرف خود سر آن به شکل تزریقی تمام عوارضی را که نام بردیم به شکل شدید تر آن با خود دارد. امکان تشنج و گیرایی عجیبی برای اعتیاد در آن فرد ایجاد می شود. افرادی که به ترامادول اعتیاد جدی پیدا کرده اند از آن جایی الگوی اعتیادشان درست شبیه به مواد دیگر مثل تریاک و بقیه است باید به کلینیک های ترک اعتیاد مراجعه بکنند. همان مسیر نبر برای درمان آنهامورد استفاده قرار می گیرد. به علاوه روان درمانی های لازم نیز می تواند به آنها کمک کند تا مشکلات روحی ناشی از قطع ترامادول را برطرف کنند از طرف دیگر درمان نگهدارنده با متادون نیز می تواند برای تعداد محدودی از افراد مفید باشد. هر دردی ولو اینکه ریشه جسمی هم باشد یک ریشه روانی هم دارد. وقتی روحیه خوب است درد کاهش پیدا می کند و برعکس. درد روانی دردی است که علیرغم شکایت فرد هیچ ریشه جسمی برای آن پیدا نمی شود. مثلا فرد می گوید کمرم درد می کند وقتی پیگیری می کند هیچ علتی را پیدا نمی کنند این مسئله با تمارض فرق می کند. در جوامع توسعه یافته نیز این دردها بیشتر یافت می شود. فرد پیگیری های متعددی می کند اما هر جا می رود به وی می گویند به اعصاب تو مربوط است. برای مدیریت اینگونه دردها باید چند نکته را در نظر گرفت؛
1- این درد خیالی نیست و باید درد آنها را جدی گرفت
2- ریشه یابی عضوی باید یک جایی متوقف شود.
3- این افراد باید بتوانند در مورد دردهای خود حرف بزنند تا ریشه های روانی آن را برطرف کنند.
4- استفاده از داروهایی مثل ترامادول برای این دردها کاملا مضر و بیهوده است.
5- افزایش فعالیت های لذت بخش می تواند به برطرف کردن این دردها کمک کند.
6- ارتباط این دردها با مسئله استرس را پیدا و برطرف کنند.