- تاریخ ایجاد در یکشنبه, 12 ارديبهشت 1395 06:28
- نوشته شده توسط مریم صادقی
روش EMDR درمانی پیچیده و تخصصی برای غلبه بر آثار ضربه عاطفی و تجارب ناراحتكننده آن است كه نخستین بار در ۱۹۷۸ از سوی روانشناسی به نام فرانسین شاپیرو مطرح شد. او متوجه شده بود كه نگرانیها و استرسهای وی با حركت چشمانش به طرفین كاهش مییابد. دكتر شاپیرو از EMDR برای مقابله با نشانههای ناخوشایندی مانند اضطراب، گناه، خشم، افسردگی، ترس، اختلالات خواب و بازگشت به خاطرات بد ناشی از واقعهای تكاندهنده در گذشته استفاده كرد. این شیوه مستلزم بازخوانی واقعه یا رویداد استرسزا از گذشته و برنامهریزی مجدد ذهن و جایگزینی باورهای منفی با باورهای مثبت و آگاهانهای است كه خود فرد انتخاب میكند.
EMDR علامت اختصاری چه كلماتی است؟
حروف EM: Eye Movement یا حركت چشم
دكتر شاپیرو ابتدا معتقد بود كه درمان مراجع (بیمار) فقط از طریق حركت سریع چشم به طرفین صورت میگیرد، اما اكنون مشخص شده است كه تأثیرات مثبت این شیوه ناشی از هر نوع تحریك دوگانه حسی است كه میتواند حركت متناوب چشمها به طرفین، ضربههای متناوب انگشت بر دو دست راست و چپ بیمار، یا تغییر تن صدا در دو گوش باشد كه در نهایت به تحریك متناوب نیمكره راست و چپ مغز منجر میشود. این عمل را پردازش دوگانه مینامند كه مراجع را قادر به پردازش مجدد ضربه عاطفی میكند.
حرف D: Desensitization یا حساسیتزدایی كه به معنای كاهش و حذف پریشانی یا اغتشاش روانی است كه با خاطره یك سانحه دردآور متداعی شده است.
حرف R: Reprocessing یا پردازش مجدد كه به معنای جایگزینی باورهای منفی و ناسالم با باورهایی مثبت و سالمتر است.
درمان EMDR برای چه مواردی مناسب است؟
بطوركلی اگر فشار روانی ناشی از وقایع و رویداهای سخت زندگی كاهش نیابد یا درمان نشود، فرد دچار احساس فقدان كنترل و درماندگی میگردد.حالتیكه از آن با عنوان اختلال استرس پس از سانحه یاد میشود. روش EMDR در درمان این فشارهای روانی بیشترین كاربرد را دارد. این فشارها میتوانند ناشی ازحوادث و وقایع تكاندهنده مانند بلایای طبیعی، جنایت و تجاوز جنسی، جنگ، مرگ و جدایی باشد یا رویدادهایی كه كمتر آسیبزنندهاند مانند سرزنشهای دوران كودكی و پیامهای منفی والدین كه موجب احساس ناخوب بودن در فرد میشود یا تمسخر و آزار همسالان. این روش علاوه براین در درمان اختلالات روانی نظیر حملههای اضطرابی، افسردگی، ترسهای مرضی، اندوه و سوگهای عمیق و فراموش نشدنی، اعتیاد، حسادت بیمارگونه، مشكلات ارتباطی و عزت نفس پایین نیز سودمند بوده است.
حوزه استفاده از EMDR اخیراً به درمان دردهای مزمن، تنگی نفس، آسم، و ناتوانی یادگیری نیز گسترش یافته است. از آنجایی كه این شیوه در درمان موارد استرسزا و آسیبهای روحی و روانی استفاده میشود، ممكن است با تجربههای هیجانی شدیدی همراه باشد و بههمین علت برای افرادی كه نمیتوانند یا نمیخواهند پریشانی و هیجانات زیاد را تحمل كنند مناسب نیست. از این رو، افرادی كه ناراحتی قلبی دارند یا خانمهای باردار قبل از درمان باید با پزشك خود مشورت كنند.
درمان با روش EMDR چه مدت طول میكشد؟
زمان درمان به عوامل متعددی بستگی دارد از جمله نوع مشكل فرد، تاریخچه زندگی و توانایی او در تحمل هیجانات روحی شدید. در بعضی موارد یك جلسه درمان كافی است، اما معمولاً درمان از یك هفته تا یك ماه طول میكشد و در بعضی مواقع به چند سال درمان نیاز است. بهطوركلی هرچه سانحه یا حادثه پیشآمده و ضربه عاطفی حاصل از آن شدیدتر باشد و جنبههای مختلف جسمی و عاطفی صدمه بیشتری دیده باشد، درمان طولانیتر خواهد بود، اما هنگامی كه EMDR بهدرستی بهكار گرفته شود زمان كلی درمان نسبت به شیوههای دیگر به نحو معناداری كوتاهتر میشود.
جلسه درمان با روش EMDR چگونه است؟
در مرحله اول مراجع و درمانگر به بررسی اطلاعات اساسی در مورد تجربه آسیبزا میپردازند. در مرحله دوم درمانگر روشهایی را برای مقابله با هیجانات شدید به مراجع آموزش میدهد تا وی بتواند با هیجاناتی كه ممكن است طی جلسات درمان دستخوش آن شود مقابله كند. برای مثال از مراجع خواسته میشود مكانی امن، تصویر یا خاطرهای را كه در وی احساس آرامش و امنیت ایجاد میكند، در ذهن مجسم كند تا در مواقعی كه دچار هیجانات نامطلوب میشود بتواند با استفاده از آن خود را آرام سازد. سپس مراجع هدایت میشود كه سه موضوع را دنبال كند:
- دردناكترین تصویری را كه از واقعهای ناخوشایند به ذهنش میرسد بهعنوان هدف درمان مشخص كند.
- یك باور منفی مرتبط با این حادثه را بیان كند؛ مانند "من هیچوقت نمیتوانم بر این مشكل غلبه كنم."
- یك باور مثبت درباره خود را بهعنوان جایگزین این باور منفی مطرح كند؛ مانند "این واقعه دیگر تمام شده است و من اكنون میتوانم زندگی جدیدی شروع كنم." پس از آن از مراجع خواسته میشود كه به قدرت و درستی باور مثبت خود از ۱ تا ۷ نمره بدهد. به این معنا كه ببیند چقدر به آن اعتقاد دارد.
در مرحله چهارم مراجع باید نوع هیجانی را كه هدف در او برمیانگیزاند مشخص كند و به شدتِ احساس فیزیكی و عاطفی كه هدف در درونش ایجاد میكند از ۱تا ۱۰ نمره بدهد و بگوید كه این هیجان را در كدام قسمت بدنش احساس میكند. برای مثال "احساس ترس و خجالت میكنم و میزان ناراحتی ایجادشده در من ۱۰است و سینه و معدهام آشوب میشود."
در آخرین مرحله، درمانگر از مراجع میخواهد تصویر ناخوشایند مورد نظر یا هدف را در ذهن خود بازخوانی كند و او را هدایت میكند كه در حین صحبت درباره واقعه دردآور، یك سری حركات سریع چشمی به طرفین (یا سایر حركات متناوب) را انجام دهد. این عمل به دفعات زیاد، كه ممكن است از چند ثانیه تا چند دقیقه طول بكشد، تكرار میشود.
بعد از هر جلسه از مراجع خواسته میشود كه دوباره به باورهای مثبت خود نمره دهد و به تغییراتی كه در احساسات جسمی و عاطفیاش ایجاد میشود توجه كند تا تأثیر درمان را بسنجد. بسیاری از مواقع میزان ناراحتی و درد فرد در اولین جلسه افزایش مییابد. در جلسات بعد بهتدریج بازخوانی هدف، فرد را كمتر آزار میدهد و باورهای مثبت به نظرش پذیرفتنیتر میشوند و در نهایت فرد توانایی پردازش رویداد ناراحتكننده را مییابد. در این موقع است كه دیگر یادآوری تصویر ذهنی موجب بروز هیجانات ناخوشایند نخواهد شد و باور مثبتِ جایگزینشده در نظر فرد كاملاً واقعی جلوه خواهد كرد.
آنچه EMDR را از شیوههای دیگر متمایز میسازد، نحوه جایگزینی باورهای مثبت و تفاسیر جدید با باورها و تفاسیر قدیمی است كه موجب میشود فرد به راهحلها و امكانات جدیدی دست یابد.
چگونه درمان با EMDR نتیجهبخش است؟
توضیحات مختلفی در مورد علل موفقیت این شیوه ارائه شده است. بنابر نظر دكتر شاپیرو، مغز دارای سازوكاری طبیعی برای پردازش وقایع ناخوشایند است، اما هنگامی كه واقعهای شوكآور فرد را از پای درمیآورد مغز كه دچار هیجانات قوی شده است ممكن است نتواند آن واقعه را به شیوه معمول خود پردازش كند و در این هنگام معمولاً با بهكارگیری مكانیزمهای دفاعی مانند گسست یا جداسازی، كه به فرد در كنترل و مدیریت درد كمك میكند، آثار ضربه و شوك را در سیستم عصبی خود ذخیره كند. این مسئله موجب میشود كه تا سالها بعد هرگاه فرد با نشانههایی از آن واقعه استرسزا مواجه شود، دوباره علائم زمان وقوع سانحه یا آسیب عود كند و وی همان هیجانات قوی اولیه؛ مانند اضطراب، افسردگی، هراس، و احساسات نامطلوب جسمی را تجربه كند.
بنابر نظر محققان، یكی از مهمترین مراحل پردازش طبیعی ضربه عاطفی در طول مرحله خواب و از طریق حركات سریع چشم روی میدهد كه باعث تحریك متناوب نیمكره راست و چپ میشود. در شرایطی كه آسیب روانی ادامه یابد، فعالیت هیپوتالاموس با ترشح زیاد نورآدرنالین افزایش مییابد و موجب اختلال در خواب میشود. درنتیجه اطلاعاتی كه باید پردازش آنها سازگاری بهتر فرد با موقعیت را دربرداشته باشد، بهگونهای ناقص پردازش می شوند و تفسیرهای شناختی و عاطفی حادثه تحریف میگردند و فرد از یادگیری شیوهای جدید برای نگاه دوباره به موقعیت دردناك محروم میشود. روش EMDR، با تعامل بین دو نیمكره مغز، قدرت شفای طبیعی ذهن را دوباره فعال میكند و موجب پردازش مجدد آن اطلاعات میشود.
علاوهبراین، بنظر میرسد حركت چشمی موجب میشود اضطراب ناشی از ضربه عاطفی بهتدریج از آن جدا شود و فرد رویداد اصلی را با دیدی بیتفاوت و بیطرفانه بازبینی و بررسی كند، درست مثل تماشا كردن یك فیلم و رویدادهایی كه در آن اتفاق میافتد. این وضعیت نیز با سازماندهی مجدد شناختی آن واقعه به بروز احساساتی طبیعیتر و خودجوشتر منجر میشود.
درحالیكه اكثر درمانگرها بهنحوی به دنبال ریشههای روانشناختی مشكل هستند، در روش درمانی EMDR نیازی به بازگویی جزئیات واقعه اتفاق افتاده درگذشته نیست. در نتیجه زمان تجربه مجدد ضربه عاطفی با این روش بسیار كوتاه است و یادآوری خاطرات، با پردازش شناختی همزمان میگردد و درنتیجه فرد چندان درگیر هیجانات منفی خود نمیشود.
روش EMDR رویكردی چندوجهی و تركیبی از شیوههای شناختی، رفتاری و جسمی است. با توجه به اینكه خاطرات در وجههای مختلف حسی، حركتی، احساسات جسمی و تصاویر دیداری ذخیره میشوند كار همزمان این شیوه بر ذهن، جسم، هیجانات و احساسات میتواند دلیل موفقیت آن برای كمك به فرد باشد.